بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیة الله عجّل الله تعالیٰ فرجه و سهّل الله مخرجه

۱. در اوائل انقلاب وقتی به بزرگان انقلاب برای استاد اخلاق مراجعه میکردیم، بالاتفاق فردی به نام شیخ علی تهرانی و کتاب ایشان را معرفی میکردند؛ ولی عاقبت به سبب حسادت به نصب آیت‌الله خامنه‌ای برای امامت جمعه تهران به وسیله حضرت امام -ره- تدریجاً متمایل به شیطان گشت تا آنجا که به «صدام» پناهنده شد و تحت ولایت طاغوت در رادیو عراق به همه بزرگان انقلاب، با کلمات بسیار مستهجن فحاشی نموده و تهمت میزد. بالاخره در سال ۱۳۷۴ با ذلّت به ایران تحویل داده شد.

۲. در اواخر عمر شریف حضرت امام -ره-، شیخ منتظری به سبب ساده لوحی شدید و عدم بصیرت و تحت تأثیر اطرافیان مغرض، با استاد و ولی خودش –که او را اعلم و اتقیٰ از خویشتن میدانست– مخالفت کرد و حتی بعد از بخشش امام، تا آنجا در معارضه با نظام الهی پیش رفت که همگام با رسانه‌های دشمنان و شیطان بزرگ، بلندگوی آنان گشت.
اگرچه هر دو نفر مورد بخشش و مشمول اخلاق کریمهٔ حضرت آقا قرار گرفتند، امّا به هرحال در دنیا و آخرت عاقبت به خیر نشدند.
امّا وضعیت امروز
یکی از بزرگترین عوامل معاند و جاسوسی با اسناد تصویری و رسانه و مشوّق و رهبر علنی حرکتهای مسلّحانه و آشوب که منجر به کشته شدن افراد بیگناه و نابودی اموال اشخاص و اموال عمومی شد و مجرم به این خیانتها اعتراف و اقرار کرده، با این حال دشمنان بشریت اشک تمساح ریخته و دم از حقوق بشر میزنند.
یک عملهٔ رسانه وهابی او را مانند صدّام شهید می‌نامد.
پدر معلوم الحال وی، بجای عذرخواهی و ندامت، تصویری از او میسازد که هرکه نداند گمان میکند او یک قدّیس بوده است!
پس جای شگفتی و تعجّب نیست فردی که متأسّفانه لباس مقدّس پیامبر به تن نموده و عنوان استاد اخلاق داشته، با کمال بی اخلاقی یاوه گویی کرده، زبان به تهمت و هتّاکی باز کند؛
علّت این گناه بزرگ شاید شبهات فکری و سیاسی باشد یا اطرافیان نفوذی یا شاید از ساده لوحی و شاید از خباثت های باطنی.
به هر صورت در عمل مرتکب گناهی بزرگتر از جنایت گشته و با تحریف حقیقت، ظالم را شهید و امام کریم و مظلوم انقلاب را مستبد می‌نامد.

مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر طینت خود میتند
کی شود دریا ز پوز سگ نجس  
کی شود خورشید از پف منطمس( ناپدید)

والسّلام علی من اتّبع الهدیٰ
حامد وفسی
۲۸ آذر ۹۹

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطّیّبین الطّاهرین

ملّت شریف و شهید پرور ایران اسلامی

➖ با عنایت به ضعف اکثریت نمایندگان مجلس شورا و خصوصاً هیئت رئیسه آن، که توانائی های نظارتی بر قوّه مجریه را از دست داده و در مقابل، دولت و رئیس آن برای چنین مجلسی و مصوباتش ارزشی قائل نیست و نمایندگان ملّت در مقام عمل نشان دادند نه تنها توان استیضاح ندارند، بلکه به اندازه وکیل الدّوله های قبلی، قدرت سؤال از رئیس جمهور را هم ندارند؛

➖ آنان همانند برخی از دولتمردان که ذلّت خود را تعامل با جامعه جهانی می‌نامند، ذلّت در برابر متکبران پر مدعا را تعامل با دولت نامیده اند.

➖ در این  وضعیت، صبر بی نظیر مردم ستودنی است و بر اساس فرمایش گهربار قرآن کریم قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ وظیفه ما است برای اقامه حقّ و عدل قیام کرده همه با هم از مسبّب اصلی وضعیت شرم آور امروز، آقای حسن روحانی که موجب ناامیدی مردم از کارآمدی نظام اسلامی گشته، به پویش شکایت به کمیسیون اصل نود بپیوندیم

➖ بی تدبیری مستمر وی به علت عدم اطاعت از رهنمودها و فرامین حکیمانه رهبری و بی توجهی به انتقادات دلسوزان و ایمان به خیرخواهی شیطان بزرگ و اذناب داخلی اوست

➖ ان شاءالله شاهد محاکمه این فرد در یک دادگاه صالحه باشیم تا دیگر هیچ کسی جرئت چنین رفتارهایی را با مردم عزیزمان نداشته باشد.

إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ

حامد وفسی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین
اللهم عجّل لولیک الفرج والعافیة والنصر

در این روز های غمبار پاییزی که ملّت متدیّن و شریف و عظیم الشّأن، گرفتار دولت دروغگویان پرمدعا شده و از شدّت بی تدبیری در همه امور مهمّه، مردم را به ورطه یأس و ناامیدی سوق میدهند، شهادت سربازان بی ادّعا ثمره ی خیانتهای گذشته است که از کنار آن به آسانی و غفلت گذشتیم و اجازه دادیم اشخاصی که به اعتراف خودشان هیچ تخصّص و تجربه ای ندارند، بی تقوایی کرده و پست های مهم امنیتی را اشغال کنند؛
امّا آنکس که تعمداً چنین مقامی را به این ساده لوحان میدهد قطعا ساده نیست!
همچنین نمایندگانی که رأی اعتماد میدهند یا آنها که در دوره بعدی نماینده میشوند و با عدم اقدام یا سکوت بر این خیانتها و جنایات صحّه میگذارند، شریک جرم بوده، ان شاءالله بزودی در محکمه عدالت احضار می‌گردند.

جناب دکتر ابوالحسن بنی صدر، عاملی داشت به نام سلامتیان.
بنده پس از بازگشت از اولین مأموریت گردان ۷ پادگان ولی عصر -عج- در بحث های سیاسی با برادران سپاه، کارهای ایشان را حمل به صحت می کردم اما آنان معتقد بودند که بنی صدر قطعاً خائن است.
تا اینکه رسانه ملّی در آن زمان اعلان کرد تظاهراتی در شیراز به رهبری این فرد صورت گرفته و علیه حضرت امام -ره- شعارهای توهین آمیزی داده اند!
چند روزی پی در پی روزنامه انقلاب اسلامی بنی صدر را می خریدیم و دائماً اخبار سیما را دنبال میکردیم تا رییس جمهور این خبر را تکذیب یا به نحوی توجیه کند، اما خبری نشد!
در آن زمان یقین کردم که سلامتیان از طرف خودش سخن نمی گوید بلکه از طرف اربابش حرف میزند و در واقع کینه قلبی او را اظهار می‌کند.

امروز خبردار شدیم ارباب، قلّاده یکی از سگانش را باز کرده، و بدون پوزه بند به میدان فرستاده تا عمق کینه در قلبهای پر نفاقشان را آشکار کند.
معاون رسمی رییس جمهور جناب دکتر حسن روحانی عامدانه یا از باب فلتات اللسان، با عبارت رکیک، و توهین آمیزی به حضرت امام -ره- تهمت زده و خواسته چهره نورانی و مقدّس آن معجزه مشهود را به خیال خام خویش، مخدوش کند.

اولا ساده انگاری است که فکر کنیم او از پیش خود سخن میگوید.
این اباطیل، منویات کثیف دلهای بیمار ارباب اوست و این بیچاره ی خود فروخته مأمور است و معذور.

ثانیا بزرگان فرموده اند:

مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هرکسی بر طینت خود میتند
کی شود دریا ز پوز سگ نجس
کی شود خورشید از پف منطمس( ناپدید)

بارالها بر روح خود، مظهر تامّ اسلام ناب محمدی و یاران حقیقی و پیروان راستینش، سلام و صلوات نامتناهی عنایت فرما.
 
حامد وفسی
۹۹.۹.۸

مهم‌ترین معضلی که ما الآن در حوزه‌های علمیه با آن مواجه هستیم، این است که عموم طلاب و بعضی از آقایان علما، روحیه تقلید دارند؛ عیب، این است. شاید بخشی از این روحیه، ناشی از سنت اخلاقی در حوزه‌های علمیه باشد؛ سنتی که بر مبنای احترام به بزرگان و اساتید و تبعیت از آن‌ها [در حوزه مسایل اخلاقی] بنا شده است. این تقلید و تبعیت در مسایل اخلاقی، بسیار خوب و بجاست؛ ولی ظاهراً بر جنبه‌ها و شئون دیگر ما تأثیر گذاشته و باعث شده که روحیه ما متأثّر از همان تقلید در مسایل اخلاقی باشد. نقل است که وقتی صدرالمتألهین می‌خواست کسی را به‌ عنوان طلبه خودش بپذیرد، به جز شرط تزکیه نفس که بر آن تأکید داشت، می‌فرمود: شرط دوم، این است که آن آقا حتماً باید مجتهد باشد.

●ادامه ی این تحریریه را در ادامه ی مطلب مشاهده نمایید.